یه واقعیت
یه واقعیت

پسره به دختری که تازه باهاش دوست شده بود میگه :
امروز وقت داری بیای خونمون ؟
دختره : مامانم نمیذاره ، با چه بهونه ای بیام ؟
پسره : بگو میخوام برم استخر . . .
دختره اومد خونه دوست پسرش
پسره : تو که اومدی استخر مثلا باید موهات خیس باشن
برو تو حموم موهاتو خیس کن!
وقتی دختره میره حموم ، پسره به دوستاش زنگ میزنه . . .
پسره و دوستاش یکی یکی میرن تو حموم به دختره تجاوز میکنن . . .
این آخری که رفت حموم ، نه 1ساعت نه 2 ساعت ، موند تو حموم . . .
دیدن این دیر کرد . . .
رفتن حموم که یهو دیدن دختره و پسره رگ دستشونو با هم زدند و گوشه حموم افتادن و روی دیوار حموم نوشته :
نامردا خواهرم بود . . .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, ] [ 19:17 ] [ maryam ] [ ]